کد مطلب:231790 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:289

حدیث 38
عن الریان بن الصلت، قال: دخلت علی علی بن موسی الرضا علیه السلام فقلت له: یابن رسول الله! الناس یقولون: انك قبلت ولایة العهد مع اظهارك الزهد فی الدنیا. فقال علیه السلام: قد علم الله كراهتی لذلك، فلما خیرت بین قبول ذلك و بین القتل اخترت القبول علی القتل. و یحهم! أما علموا ان یوسف علیه السلام كان نبیا و رسولا، فلما دفعته الضرورة الی تولی خزائن العزیز «قال اجعلنی علی خزائن الأرض انی حفیظ علیم». و دفعتنی الضرورة الی قبول ذلك علی اكراه و اجبار بعد الاشراف علی الهلاك، علی انی ما دخلت فی هذا الأمر الا دخول خارج منه، فالی الله المشتكی و هو المستعان.

عیون أخبار الرضا 139:2



[ صفحه 99]



ریان بن صلت گوید: به حضور علی بن موسی الرضا علیه السلام وارد شدم، و به حضرتش گفتم: ای فرزند رسول خدا! مردم می گویند: تو با اظهار زهد و بی رغبتی به دنیا ولایت عهدی مأمون را پذیرفتی.

آن حضرت پاسخ داد: خدا می داند كه از این مقام كراهت دارم و ناخشنودم، ولی چون بین قبول آن و كشته شدن مرا مخیر كردند قبول ولیعهدی را [با شرایطش] بر قتل انتخاب كردم. شگفتا از آنان! آیا ندانستند كه یوسف علیه السلام پیامبر و فرستاده ی خدا بود، [با وجود این] چون ضرورت امر او را به تولیت و سرپرستی گنجینه های عزیز مصر واداشت « [به ملك مصر] گفت مرا به خزانه داری كشور منصوب گردان كه راستی من نیكو نگاهدار [اموال] و دانا [به مصارف آن] هستم».

همچنین ضرورت [و اقتضای اوضاع] مرا به قبول این منصب - با وجود نپسندیدن و مجبور بودن - واداشت، آن هم بعد از آنكه مشرف به هلاك بودم. با همه اینها در این امر داخل نشدم مگر همانند كسی كه از آن بیرون می رود [یعنی دخالت در كارها نمی كنم] . پس به خدا شكایت می كنم و اوست [بهترین دادرس] كه از وی یاری طلبند.



[ صفحه 100]